گزارش عمال پهلوی در قبل از انقلاب اسلامی از اغاجاری
گزارش:
به: فرماندهی محترم شهربانی
محترماْمقام عالی را آگاه می سازم اینجانب ........ ساعت ۴۰ : ۲۱
روز ۲۹ / ۲ / ۲۵۳۷ در بخش آغاجاری مشغول انجام وظیفه بودم
و مشاهده نمودم چراغ های مسجدجامع آغاجاری خاموش هستند.
وارد مسجد شدم
در شبستان مسجد حاج شیخ مطلق وچند نفربه نامهای :
سید عبدالمحمد سیادت
پسر محصل حاج آقا (دکتر عبدالهادی مطلق )
حسن ملحانی (محصل )
برادر سید عبدالمحمد سیادت
و چند نفر دیگر که اسماْ مورد شناسایی نمی باشند ولی اصل و
ساکن آغاجاری هستند و حاج شیخ در جایگاه نماز و آن عده پشت
سرش بودند و حاج شیخ اظهار می داشت :
دولت (شاه ) برادران ما را در قم و تبریز کشتند و علمای ما را ناراحت
نمودند و در خانه بستری نمودند ...
ایشان گریه کنان رو به قبله نشسته بودند که به محض اینکه اطلاع
دادند ما در مسجد هستیمُ لفظ را عوض و چراغ های شبستان مسجد
را روشن نمودند و به بحث های مذهبی پرداختند.
همچنین باستحضار می رساند که مسجد دارای بلند گوی مجهز
می باشد که هیچگونه عیب و نقصی نداشته و حاج شیخ از بلند گو
استفاده نمی نمود و گفتار خود را طوری ادا می نمود که فقط حاضرین
در شبستان بشنوند.
مراتب جهت استحضار ارسال می گردد.
........................... ۲۹/ ۲ / ۲۵۳۷