در باغ شهادت را نبندید
بعد از چند شبانهروز بیخوابی، بالاخره فرصتی
دست داد و حاج مهدی در یکی از سنگرهای فتح
شده عراقی خوابید. پنج روز از عملیات در جزیره
مجنون میگذشت و آقا مهدی به خاطر کار زیاد
فرصتی برای استراحت نداشت. چهرهاش زرد بود و چشمان قرمزش از بیخوابیها و شب بیداریهای ممتد حکایت میکرد. ساعتی نگذشت که یک گلوله خمپاره صد و بیست روی طاق سنگر فرود آمد. داد زدم: «بچهها آقا مهدی» همه دویدند طرف سنگر. هنوز نرسیده بودیم که او در حالیکه سرفه میکرد و خاکها را کنار میزد، دیدیم. کمکش کردیم تا بیرون بیاید. همه نگران بودند «حاج آقا طوری نشدین؟» و او همانطور که خاکهای لباسش را میتکاند خندید و گفت: «انگار عراقیها هم میدانند که خواب به ما نیامده . »
شهید مهدی زین الدین
منبع : راوی:محمد رضا اشعری
+++++++++++++++++++++++++++
مهریه ما یک جلد کلام الله مجید بود و یک سکه طلا. سکه را بعد عقد بخشیدم اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و صفحه اولش اینطور نوشت: امیدم به اینست که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر،که همه چیز فنا پذیر است جز این کتاب. حالا هر چند وقت یکبار که خستگی بر من غلبه میکند،این نوشنه ها را میخوانم و آرام می گیرم.
شهید محمد جهان آرا
منبع : بانوی ماه5،ص14
+++++++++++++++++++++++++++++++
هویت یک شهید گمنام در گیلان شناسایی شد
مدیر کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گیلان از مشخص شدن هویت یک شهید گمنام در این استان خبر داد.
رسول جلائی در رشت اظهار کرد: در سال 1389 یکی از شهدای گمنام که در مرکز آموزش تخصصهای دریایی رشت خاکسپاری شد که هماکنون هویت این شهید در کمیته مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح با آزمایش دی.ان.ای از مادر و خواهر شهید مشخص شده است.وی با بیان اینکه خانواده این شهید خواستار انتقال پیکر شهید به زادگاهش در شهر فریدن اصفهان هستند، تصریح کرد: پس از کسب مجوز از محضر مراجع در قم و اجازه نبش قبر، پیکر شهید مذکور در هفته جاری به زادگاهش انتقال مییابد.وی گفت: همزمان با سالروز شهادت امام جعفرصادق(ع) یک شهید گمنام در مرکز آموزش تخصصهای دریایی رشت خاکسپاری میشود.
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
شهید «سید علی قریشی»، طلبه فاضل مدرسه امام صادق(ع) در حوزه علمیه قم، اکنون فرماندهی گروه غواصان را به عهده دارد و میگوید: «... از هیچ مانعی نترسید، به خدا توکل کنید و با اعتماد پیش روید... اگر در راه شما سیم خاردار کشیده بودند تا از عبورتان جلوگیری کنند، مرا روی سیم خاردار بیندازید و از روی من بگذرید...»این طلبه برای دفاع از حریم اسلام و انقلاب در جبهههای حق علیه باطل به دفاع برخاست، در عملیات رمضان از ناحیه سینه مجروح شد و بار دیگر در عملیات کربلای 4 شرکت نمود که به جرگه غواصان پیوست و در حین غواصی به شهادت رسید. شش روز جسدش مفقود بود و در آب ماند تا بعد او را یافتند و در زادگاهش به خاک سپردند.طلبه بسیجی شهید «سید علی قریشی»، سال 1346 در نجفآباد متولد شد و در 1365/10/18 در منطقه خرمشهر (عملیات کربلای چهار) به شهادت رسید.
+++++++++++++++++++++++++++++++
زمان خواندن خطبه عقد مادرم به ایشان گفت:
قول می دهد که سیگار هم نکشد!!!
خانمش گفت:مجاهد فی سبیل الله که سیگار نمی کشد،سیگار کشیدن دور از شان شماست!!! وقتی رفنیم خانه رفت جیبهایش را گشت؛سیگارهایش را در آورد و له کرد و برد ریخت توی سطل آشغال و گفت:تمام شد دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند!! همین هم شد. خانمش می گفت:یکی دو سال از ازدواجمان میگذشت رفتم پیشش گفتم این بچه گوشش درد میکند این سیگار را بگیر یک پک بزن دودش را فوت کن توی گوشش! گفت:نمی تونم قول دادم دیگه سیگار نکشم. گفتم:بچه دارد درد میکشه!گفت:ببر همسایه بکشه تو گوشش فوت کنه دیگه هم به من نگو!!
شهید محمد ابراهیم همت
منبع : به مجنون گفتم رنده بمان،ص202و203
+++++++++++++++++++++++++++++++++
لباس من و خانومم ساده باشد
به هیچ عنوان سر و صدا راه نیفته
ماشین هم گل کاری نشه
اینها شرطهای مجلس عروسیش بود.
می گفت:رفقام شهید شدند،اصلا نمی توانم بخودم اجازه دهم
مجلس سرور و شادی راه بیندازم!!! حتی نگذاشت بوق
بزنیم.گفت:اگر بوق بزنید پیاده میشوم!!! شهید احمد اسدی
منبع : شیرین تر از زندگی،ص70