برگزاری مراسم شهادت امام جعفر صادق (ع) در آغاجاری :

برگزاری مراسم شهادت امام جعفر  

صادق (ع) در آغاجاری :

در مورخ ۱۰/۶/۹۲ بعد از نماز عشاء مراسم شب شهادت

امام جعفر صادق (ع) در مسجد جامع آغاجاری  و با حضور

خیل  شیعیان آن حضرت برگزار گردید. در این مراسم حضرت

حجت الاسلام سنایی پور طی سخنانی  به بیان ابعاد زندگی

امام صادق (ع) پرداختند  واظهار داشتند :

 خداوند راه راست و درست را به انسان نشان داده است تا

بهشت را نصیب او نماید و در این راه پیامبران و ائمه را فرستاده

تا انسان را در این راه راهنمایی نمایند... امام صادق(ع) با تشکیل

کلاس های درس با خیل شاگردان عظیم در آن دوران ُ  کار زیر

بنایی برای ادامه ی راه مسلمانان  بنا نمودند که در ادامه ی راه

شیعه موثر بودند...

درادامه مداح اهلبیت آقای پور کیوان به نوحه خوانی و عزاداری

پرداختند.

+++++++++++++++++++++++

مراسم ویژه خواهران هم در دبیرستان شهید سادات و ساعت ۲۱

برگزار گردید.

++++++++++++++++++++++

مراسم عزاداری هیئت های مذهبی  در قالب دسته جات عزاداری

در روز یکشنبه ۱۱/۶/۹۲ ساعت ۹ صبح از حسینیه ی عاشقان

ثار الله (ع) برگزار گردید...

خاطراتی از رزمندگان آغاجاری در میادین نبرد: ۱

خاطراتی از رزمندگان آغاجاری در میادین نبرد: ۱

از: وبلاگ هیئت رایه العباس

 خاطره ای دارم از جنگ که قصد دارم بعد از گذشت 30

سال انها را در این صفحه به نمایش بگذارم امیدوارم مورد

پسند عامه قرار گیرد..........................

چند ماهی از جنگ گذشته بود ارتش از طرف جاده آبادان-ماهشهر

 عملیات زرهی سنگینی برای شکستن حصـر آبادان انجام

 داده بود و متاسفانه با شکست مواجه شده بود و حدود 37 دستگاه تانک روی جاده آبادان-ماهشهر و نزدیکی خاکریزها ی عراقی ها زمین گیر شده بودند که اغلب آنها مورد اصابت قرار گرفته بودند.

 ارتش در خواست کرده بود که جهت پدافند آن محورنیرو های سپاه به

کمک آنها بیایند و به سپاه آغاجاری تکلیف شد که به آن محور نیرو اعزام کند

 سپاه آغاجاری تعدادی از نیروهایش را که من هم جزء این افراد بودم به ماهشهر اعزام تا از طریق سپاه ماهشهر به محور اعزام شویم.

قکر کنم دو نوبت ما ماهشهر رفتیم ولی مقدمات کار فراهم نشد تا اینکه در نوبت سوم خودمان را به محور رساندیم وبه نیروهای ارتش ملحق شدیم

غروب اولین روز یکی از افسران ارتش آمد و به فرمانده ی ما گفت که ما بین خاکریز ما و عراقی ها نیروهای مهندسی ارتش تعدادی مین ضــــد تانک را خنثی کرده اند فقط بچه های سپاه بروند و آنها را بیاورند.به من وتعدادی دیگر از بچه هاگفنتد که جهت این ماموریت  آماده شویم

پس از تاریکی شب ، سینه خیز خودمان را به منطقه ی  مورد نظر رساندیم عراقی ها حرکت ما را دیدند و با تیربارهای دوشکا ما را زیر رگبار 

گرفتند.به محوطه ی  مین ها رسیدیم دیدیم فقط چاشنی آنها را در آورده اند و هنوز زیر خاک هستند قرار بود هر نفر 10 عدد مین را با خود بیاورد.

 تیر بارهای عراقی آروم و قرار نداشتد و با استفاده از گلوله های رسام ما را زیر رگبار گرفته بودند

 آنقدر آتش شدید بود که من با کندن اندکی از خاک دور مین ها آنها را به بیرون می کشیدم و به این موضوع هم واقف بودم که امکان دارد زیر مین،مین دیگری به عنوان تله کار گذاشته باشند،ولی آتش آنقدر شدید بود که جهت خلاص شدن از این وضعیت دلم را به دریا زدم و هر 10 عدد مین را اول در آوردم و بعد با سرعتی باور نکردنی که عمدتا از ترس ناشی می شد ، برگشتیم.

 یکی یکی مین ها را به عقب آوردم خوشبختانه به هیچ کدام از بچه ها آسیب نرسید چون همه جوان و سرحال و قبراق بودیم.نمیدونم چرا به ما گفتند این کار را بکنیم چون آوردن این مین ها هیچ سودی برای ما نداشت

  شاید هم می خواستند ما را با آتش عراقی ها عادت دهند

 خلاصه شب شد .

اوایل اسفند بود هوا خیلی سرد بود

 سنگر ما نمناک بود اول پلاستیکی را چند لایه کردیم و کف سنگر انداختیم بعد یک پتو روی آن انداختیم همان شب به من و یکی دیگر ازبرادران سپاه  به نام رضـــا پورعطا که بعدها یکی از رزمنده های غیرتمند جبهه شد،  نگهبانی خط اول را در ساعت 12 تا 2 به عهده داشتیم

 شب وحشتناکی بود ، نیروهای ارتش می گفتند  که تکاورهای عراقی شب به اینجا نفوذ می کنند و تا حالا تعدادی سرباز را شهید کرده اند.

 من و رضا واقعا ترسیده بودیم و حتی جرات نداشتیم یک کلام با هم صحبت کنیم،البته این را هم بگویم که من قبل از شروع جنگ با بچه های سپاه خودمان در نوار مرزی خرمشهر به نام پاسگاه خیــــــن خدمت کرده بودم و چندین مرتبه به این پاسگاه مرزی رفته بودم که ما بین ما و عراقی ها یک جوی آب بود . شب ما در میان درختان هم برای عراقی ها و ضد انقلاب

 کمین می زدیم که این مقوله ای جداگانه است که امیدوارم سر فرصت آن جریان را هم برایتان تعریف کنم

خلاصه بعد از گذشت آن دو ساعت وحشتناکــــ تا صبح نتوانستیم بخوابیم چون عراقی ها آتش زیادی بر سرمان می  ریختند.

آغاجاری در گذر زمان ۱

می کردند

سخنان فرماندار شهرستان آغاجاری

_{سخنان فرماندار شهرستان آغاجاری}

_{رضایی فاضل فرماندار شهرستان آغاجاری بمناسبت}

 _{هفته ی دولت در مورخ 8/6/92 بعد از خطبه های}

_{نماز جمعه مهمترین اقدامات دولت در آغاجاری را}

_{موارد ذیل ذکز نمودند :}

_{استقرار} ادارات در آغاجاری مانند : مسکن  و شهرسازی و.

استقلال بعضی ادارات از شهرستان های مجاور مانند :

کمیته ی امداد

بعضی از ادارات در آینده ی نزدیک استقرار پیدا می کنند

 مانند : میراث فرهنگی ، سازمان تبلیغات و ...

ارتقاء شبکه بهداشت و درمان

ارتقاء ناحیه ی مقاومت کربلا

ارتقاء نیروی انتظامی در آینده ی نزدیک

استقرار دو بانک مسکن و کشاورزی در آینده ی نزدیک

ساخت مرکز تفریحی و گردشگری در مارون در آینده ی نزدیک

تعویض شبکه ی فرسوده ی آب

تلاش جهت ساخت مرکز فرهنگی بر روی مزار شهدای گمنامی

برنامه ی سفر ریاست جمهوری به آغاجاری  برای اولین بار

اعتبارات امسال شهرستان رشد خوبی داشته است . اعتبارات

شهرستان بیش از 5 میلیارد تومان است که دو میلیارد تومان

جهت آموزش و پرورش اختصاص یافته است.

نماز جمعه

 

نماز جمعه

نماز جمعه ی شهرستان آغاجاری در مورخ 8/6/92 به امامت

 حجت الاسلام نصاری در مسجد جامع آغاجاری برگزار گردید.

 حاج آقا نصاری در خطبه های نماز ضمن بیان وظایف منتظران

 موارد ذیل را مطرح نمودند :

- کسانی که خمس مالشان را نمی دهند سهم امام زمان

 (عج) را غصب نموده اند.

- هیئت ها و مساجد از اختلاف و دو دستگی خودداری کنند.

- شهادت شهید رجایی و باهنر   ضربه ای به گروهگ منافقین

 بود.

- در مراسم شهادت امام صادق (ع) که هفته ی آینده در مسجد

جامع آغاجاری برگزار می گردد ، حضور پیدا کنیم. امام صادق

 (ع) در زمان خودش مظلوم بود و اکنون دیگر نباید مظلوم باشد.

- روایت داریم یک غیبت ثواب عبادت 70 ساله ی مومن را از بین

 می برد. زیرا با غیبت عبادت 70 ساله ی او را ازبین می بریم.

- از نیروی انتظامی به دلیل دستگیری  سارقین تشکر می کنیم

 ولی این موضوع باید استمرار پیدا کند.

- حمله به سوریه درگیری های منطقه  ای را گسترش می دهد.

سپس نمازجمعه به امامت ایشان اقامه گردید