در راهروهای دادگاه 5
بررسی علل طلاق در جامعه،گاهی اوقات باعث تعجب انسان
می شود.دلایل ساده ، بهانه گیری های کودکانه و ....
چندی پیش زن جوان با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد.
وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم روزی ۵ هزار تومان بیشتر به من خرجی نمیدهد. چند سال است که روال همین است و او هر روز برایم ۵ هزار تومان میگذارد و به سرکارش میروم.
زن جوان ادامه داد: هرچه به او میگویم من با این ۵ هزار تومان هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم و این پول خیلی کم است حرفم را گوش نمیدهد و کار خودش را میکند. در صورتیکه درآمدش خوب است و میتواند بیشتر از این حرفها به من خرجی بدهد. اما اینکار را نمیکند.
وی در ادامه گفت: چند سال است که حتی با وجود گرانیها باز هم همان ۵ هزار تومان را به من میدهد. برای همین دیگر از این وضعیت خسته شدم و میخواهم اول مهریهام را بگیرم و بعد از آن از شوهرم جدا شوم.
بعد از حرفهای این زن قاضی شوهر وی را نیز به دادگاه احضار کرد.
++++++++++++++++++++++++++++++++
مرد جوان وقتی دید که نمیتواند به سلیقه خودش لباس بپوشد و همسرش مرتب لباسهای او را انتخاب میکند، به دادگاه خانواده رفت تا برای همیشه از همسرش جدا شود.
چندی پیش مرد جوان با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی گفت: از وقتی با همسرم ازدواج کردهام یک زندگی آرام ندارم. او به همه چیز من کار دارد و مرتب در همه مسایل من دخالت میکند. او حتی به کوچکترین و شخصیترین مسایل من هم کار دارد و برای آنها به جای من تصمیم میگیرد.
مرد جوان ادامه داد: اوایل ازدواجمان تصور میکردم که درست میشود و اگر زمان بگذرد او هم رفتارش بهتر میشود. ولی رفتار همسرم بهتر که نشد هیچ تازه بدتر هم شد. تا جاییکه او حتی به لباس پوشیدن من هم کار دارد. هربار که میخواهم از خانه بیرون بروم این همسرم است که باید به من بگوید چه لباسی را بپوشم. هر بار به خرید میرویم همسرم باید برای من لباس را انتخاب کند. هیچ وقت اجازه نمیدهد که من به انتخاب خود لباس بپوشم و یا لباس بخرم. در این مدتی که ازدواج کردهام یکبار هم به انتخاب خودم لباس نخریدم.
وی افزود: اگر همسرم میفهمید که من یواشکی رفته و برای خودم لباس خریدهام کلی دعوا به راه میانداخت و به من میگفت تو سلیقه نداری و حق نداری خودت لباس خودت را انتخاب کنی. من دوست دارم که خودم با سلیقه خودم لباس بپوشم. از وقتی ازدواج کردم حتی قدرت انتخاب لباسهایم را هم ندارم.
مرد جوان در ادامه گفت:حتی چند وقت پیش برای اینکه مشکلاتمان حل شود با هم پیش یک مشاوره خانواده رفتیم. با خودم گفتم شاید با این کار همسرم رفتارش تغییر کند ولی او نه تنها بهتر نمیشود، بلکه روز به روز بدتر هم میشود. من دیگر واقعا از رفتارهای او خسته شدم و میخواهم برای همیشه از همسرم جدا شوم.
بعد از حرفهای مرد قاضی به بررسی موضوع پرداخت و همسر این مرد را به دادگاه احضار کرد.
++++++++++++++++++++++++++++++++++
مرد جوان وقتی دید همسرش بدون اجازه او دست به جراحی زیبایی زده به دادگاه خانواده رفت تا برای همیشه از همسرش جدا شود.
چندی پیش مرد جوان به دادگاه خانواده و درخواست طلاق داد.
وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم بدون اطلاع و اجازه من رفته و جراحی زیبایی کرده است. او به خواسته من احترام نگذاشته و من هم دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم.
مرد جوان ادامه داد: 3 سال است که با مهناز ازدواج کرده ام. مهناز همیشه دوست داشت که به خودش برسد و مرتب جلب توجه می کرد. در صورتیکه من اصلا دوست نداشتم همسرم اینطور آرایش کند و به خودش برسد. من و مهناز همیشه سر این موضوع با هم درگیری داشتیم اما او اصلا به حرفم گوش نمی کرد و کار خودش را انجام می داد. حتی یک سال بعد از زندگی مشترکمان مهناز پایش را در یک کفش کرد و گفت که می خواهد بینی اش را جراحی کند. من خیلی مخالفت کردم ولی فایده ای نداشت و در آخر هم حرف او شد. مهناز بینی اش را با وجود مخالفت من عمل جراحی کرد. خیلی از این موضوع عصبانی بودم تا اینکه بعد از گذشت یکی دو سال از زندگیمان دیگر به این موضوع عادت کردم و سعی کردم کمتر با مهناز سر این موضوع دعوا کنم.
وی در ادامه گفت:اما از چند ماه پیش دوباره درگیری های من و مهناز شروع شد. اینبار مهناز می خواست گونه هایش را عمل کند. دیگر تحمل این یک کار را نداشتم. به او گفتم که هرکاری هم کند اجازه اینکار را به او نخواهم داد. تا اینکه یک شب بر سر این موضوع با هم درگیری شدیدی پیدا کردیم و مهناز وسایلش را جمع کرد و به خانه پدرش رفت. تصمیم گرفتم به خانه پدرش بروم و او را برگردانم. وقتی به آنجا رفتم در کمال ناباوری دیدم که مهناز بعد از رفتن به خانه پدرش، عمل جراحی زیبایی روی گونه هایش را انجام داده است. اصلا نمی توانستم باور کنم که مهناز تا این حد خودسر و خودرای باشد، برای همین می خواهم از او جدا شوم.
وقتی حرفهای این مرد به پایان رسید قاضی پس از بررسی همسر او را نیز به دادگاه احضار کرد تا صحبتهای او را هم بشنود.